به نام خدا
چند وقتی بود که دیگ حال و حوصله چیزی نداشتم نا امید از همه چی حتی از وجود خودمم تو این دنیا بدم میومد شبام شده بود گریه ؛اما هیچ کس از این چیزا خبر نداشت شایدم خبر داشتن و به روی خودشون نمیاوردن گاهی شبا برادرم صدای گریه هامو میشنید و فقط با صداکردنم میخواست مطمئن بشه درست فکر میکنه یا نه که منم با صدای بغض آلود جوابشو میدادم و دیگه هیچی نمیگفت و میخوابید.

(ادامه در ادامه نوشته)


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه اینترنتی لیمویی world of kpop Justin Karan دانلود مستقیم از تلگرام Constantemente اجاره خودرو ارزهاي ديجيتال دکتر سلام | مجله پزشکي دکتر سلام